تمنا می کنم نزار بمیرم
من محتاجم که دستات و بگیرم
دیدی عشقت چه زود واسم تموم شد
تموم عمر من به پات حروم شد
خدا گله دارم از این زمونه
اهای نفرین به این دل دیوونه
که هرچی می کشم همش ازاونه
خدا تنهام نزار،تو این مونه
من التماست می کنم
نگو که ترکت می کنم
بهش بگین میمیرم ولی رهاش نمی کنم
بهش بگین جونمه ،بهش بگین عمرمه
بگین بیاد ،آخه روزای آخرمه
این دل بیچاره، تاکی باید بباره
آخه دیگه هیچ پناهی نداره
چشام طاقت نداره
آروم آروم می باره
اما دیگه اشکم فایده نداره
بس کن می دونم که تو عاشق دعوا و خط نشونی
پیشت نمی ام می دونم که نباشم تنها می مونی
نگو قول و قرار که دلیل جدایی رو خودت می دونی
می گی عاشقمی اخه عاشق اینجوری من که ندیدم
راهی که میری همه خط کشی هاشو خودم کشیدم
برو قصه بساز واسه یک نفره دیگه که من پریدم
من و سیاه نکن مگه نمی دونی عمری ذغال فروشم
من و می ترسونی بابا گرگم و لباس بره می پوشم
تو خیال می کنی من برده ام و غلام حلقه بگوشم
میگی عاشقمی اخه عاشق اینجوری من که ندیدم
راهی که می ری همه خط کشی هاشو خودم کشیدم
برو قصه بساز واسه یک نفره دیگه که من پریدم