داستانک.شعر.دانلود

تو نظرات یه یادگاری واسم بزار

داستانک.شعر.دانلود

تو نظرات یه یادگاری واسم بزار

تو ازم بدت میاد و حق داری چون کسی مث من از زشتیا تو چشات نخوند

تو ازم بدت میاد

تو ازم بدت میاد  و حق داری چون    کسی مث من از زشتیا تو چشات نخوند

حتی اگه نفرت داریحق داری چون   مریضم از دکتر همیشه بدش میاد

درخ هرچی قد می کشه خمتر میشه    ماهم داشتیم اشتب ای دنیا ورسمشه

ماهم کم مشنکوبیدیم تو دیوار مث ممل   گاهی  ده تا گفتیم یکی توش بود عمل

تو ازمن بدت میادمنم از خیلیا   ولی حق  بده تو از چی و من از چیا

من از دشمنی که بینما  مشترکه   تو از منی که واسه اونا سم مهلکه

تو از کسی که میدونی پای حرفش مونده  جز اون چیزی که تجربهکرده نخونده

واسه بچه  بیس چار ساله که دلیلی نداش    جای داف و درکه تو بند خط بشماره

دلیلی نداش که باهمهسرشاخ بشه    به طنابی چنگ بزنه که سیم خارداره

بعد ده سال ساز وتاول سر انگشت   بشی سیبل تیر و کیسه واسه مشت

بشی رپر، تازه اونم از نوعی که   بگی چی؟ حال نمی کنم با این مردیکه

بگی  چی دلش خوش و بیرون گود ؟   ابله درد تو یکی منو نموده

اصن تو هیچی همه کسمن اونجان   تو فک کردی  که تا ابد میمونم اینجا

فک کردی که نمی شدمث این اسکولا    تو ایران حال کنم وبیزینسم اینجا

اگه نه که یه پااینجا ویه پا دبی بود    از اکس و پارتی وقر کمر می خوند

جای ندا از سوسنخانوم می خوندم   که تو حال کنی و بگی ازخنده مردم

ما راهی رو رفتیم که توش برگشتی نی    پشت سرت خون ریخته چه برگشتنی

تو ازم بدت میاد ومتنفری          یه روز می فهمی روزیکه این صدا زنده نی

که به هر قیمتی حالکنی خوش باشی    من وتو مث میخ و سنگیم برو خوش باشی



تو ازم بدت میاد حقداری چون    کسی مث من از زشتیا تو چشاتنخوند

حتی اگه نفرت داریحق داری چون   مریضم از دکتر همیشه بدش میاد

تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته

تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته            جهانی که هرانسانی تو اون خوشبخته خوشبخته
جهانی که تو اون پول ونژادو قدرت ارزش نیست     جواب هم‌صدایی‌ها پلیس ضِد شورش نیست
نه بمب هسته‌ای داره، نه بمب‌افکن نه خمپاره      دیگه هیچ بچه‌ای پاشو روی مین جا نمی‌زاره
همه آزاده آزادن، همه بی‌درد بی‌دردن                 تو روزنامه نمی‌خونی، نهنگا خودکشی کردن
جهانی را تصور کن، بدون نفرت و باروت                بدون ظلم خود کامه، بدون وحشت و تابوت
جهانی را تصور کن، پر از لبخند و آزادی                 لبالب از گل و بوسه، پر از تکرار آبادی



         تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه          
   اگه با بردن اسمش گلو پر میشه از سرمه
تصور کن جهانی را که توش زندان یه افسانه‌س
   تمام جنگ‌های دنیا، شدن مشمول آتش‌بس
کسی آقای عالم نیست، برابر با هم‌اند مردم 
   دیگه سهم هر انسانِ تن هر دونه‌ی گندم
بدون مرزو محدوده، وطن یعنی همه دنیا
     تصور کن تو می‌تونی بشی تعبیر این رویا

عشق من ناز نکن عمر ما پایان میگیره

عشق من


عشق من ناز نکن عمر ما پایان میگیره

یه روزی دست زمونه ترو از من میگیره

وقتی تنهام با تو بودن واسه من زندگی

تورو دیدن توروخواستن رو کی از من میگیره

عشق من قلب این عاشق با تو اروم میگیره

همه ناله های من از اون تگاهت دوریه

تورودیدن تو رو خواستن تو رو هر جا مییبینم

بی تو و عشق تو و من همیشه تنها میمونم
عشق من عاشقتم تکرارت هر شب عادته

همه حرفام به خدا از عشق و از سخاوته

با تو بودن توی دنیا واسه من نهایته

عشق من بی کسیو شب با تو پایون میگیره

همه رگهام از حرارت نگات خون میگیره

با تو بودن توی دنیا واسه من نهایته

تو گمون کردی بری خاطره هاتم میمیره

روزهای رفته برام رنگ سیاهی میگیره

اگه صد بهارو پاییز واسه تو گریه کنم

نمیتونم که تو رو همیشه از یاد ببرم

من همون عاشقتم تا که چشام بارونی

همه ناله های من ازاون نگاهت دوریه

با تو بودن توی دنیا واسه من نهایته

عشق من بی کسیا شب با تو پایون میگیره

همه رگهام از حرارت نگاهت خون میگیره

با تو بودن توی دنیا واسه من نهایته

صدام غم داره چشام نم داره بازم این خونه تورو کم داره

صدام غم داره


صدام غم داره چشام نم داره

بازم این خونه تورو کم داره

دوباره جای تو اینجا سبزه

دوباره شونم داره می لرزه

دوباره تلخم تو اینجا نیستی

می دونم بی من تو تنها نیستی

دیگه دستامون رفیق هم نیست

دیگه لبخندت با هام هم دم نیست

اگه برگردی شبا می میرن

نگات غم هامو ازم می گیرن

اگه برگردی ترانه میشم

پر آوازم تو باشی پیشم

کنارم نیستی چه دورم از تو

ندارم برق توی چشماتو

سراپا رگبار سراپا دردم

تو هر خوابی پیت می گردم