دنیای بی ...
به دستانم التماس کردم که بنویسند
اما هرچه کردم چیزی جز غم و اندوه
بر روی ورق نیامد
......
دستانم میلرزد
اشک هایم میریزد
زبانم یارای سخن گفتن ندارد
..........
در تاریکی و تنهایی
هیچ چراغی نیست
هیچ امیدی نیست
مرده های متحرک
قلبهای بی تحرک
زندگی قمار روزگار است