داستانک.شعر.دانلود

تو نظرات یه یادگاری واسم بزار

داستانک.شعر.دانلود

تو نظرات یه یادگاری واسم بزار

سکو

سکو



روی سکوی کنار پنجره همه شب جای منه 

چند ورق کاغذ و یک دونه قلم ، همیشه یار منه

کاغذای خط خطی از کنار در باز پنجره

می پرن توی کوچه سرحال از اینکه آزاد شدن

نمی دونن که اسیر دل سنگ باد شدن

دیگه بیداری شب عادتمه

همدم سکوت تنهایی من تیک تیک ساعتم

حالا من موندم یک دونه ورق که اونم از اسم تو سیاه می شه

همچیم تو زندگی آخرش به پای تو تباه می شه

چشمونم فاصله رو از پنجره دید می زنه

دلم اسم تو رو فریاد می زنه

درای پنجره رو تا انتها باز می کنم

تو خیالم با تو پرواز می کنم .


ادامه مطلب ...

پر زدی و رفتی

 پر زدی و رفتی 

اولین باری که عاشقت شدم یادته ؟ من یه کرم سیب بودم و تو یه کرم ابریشم . من به تو قول دادم دیگه هیچوقت سیب نخورم و تو هم قول دادی دور خودت پیله نزنی . ولی نمی دونم چی شد که من طاقت نیاوردم و فقط یه خورده سیب خوردم . تو هم از غصه دور خودت پیله بستی ... حالا دومین باره که عاشقت شدم ، ولی حالا من هنوز یه کرم سیبم و تو یه پروانه خوشگل ، تو پر زدی و رفتی و من موندم و سیبایی که جایی برای خورده شدنشون نمونده . از هر چی سیبه منتنفرم ...

شریکم باش


.•:*۩شریکم باش۩*:•.

شریک سقف من نیستی،بذار همسایه باشیم و

فقط یک دونه دیوارو شریکم باش،شریکم باش،شریکم

شریک عمر من نیستی، بیا هم لحظه باشیم و

همین یک لحظه دیدارو شریکم باش،شریکم باش،شریکم



فقط در حد یک لبخند،لبتو قسمت من کن

اگه خورشید من نیستی بیا و شمع و روشن کن



تمنای شرابم نیست،یه جرعه آب شریکم باش

کنار چشمه ی رؤیا یه لحظه خواب شریکم باش



شریک زندگیم نیستی،شریک آرزویم باش

اگه نیستی کنار من، بیا و روبرویم باش



سلامی کن گه و گاهی به نام آشنا بر من

همین اندازه هم بسه، برای شور دل بستن



غزلخونم نباش اما به حرفی ساده شادم کن

اگه دیدی منو بشناس،نمی گم اینکه یادم کن



یه عشق نابسامانو چه پایانی از این خوشتر

شکایت نامه ی دل رو چه پایانی از این خوشتر



شریک سقف من نیستی،بذار همسایه باشیم و

فقط یک دونه دیوارو شریکم باش،شریکم باش،شریکم

شریک عمر من نیستی، بیا هم لحظه باشیم و

همین یک لحظه دیدارو شریکم باش،شریکم باش،شریکم...



دل من


***دل من***



دیدی که با گریه من بغض دلم وا نمیشه


شرح پریشونی من . تو قصه پیدا نمیشه

من توی دنیای دیگه . اون دل تو جای دیگه

با تو یه دیوونه میشم . بی تو یه رسوای دیگه

فرصت زندگیم نیست پشت درای بسته


پر زدن آرزومه با این پرای بسته

من اگه بی تو باشم . کار دلم تمومه

از تو میخوام بپرسم . راه فرار کدومه؟

میدونی شکسته است دل من

به غم تو بسته است دل من

پر زدن آرزوم شده . عشق میتونه این پنجره ها رو وا کنه

وای اگه دل پر بکشه . با تو بیاد منو تو قفس رها کنه

سر میزاری رو قلبم . میشمری ضربه هاشو

دل تپش از تو داره . حس میکنی وفاشو

حس میکنی چه خسته ام پشت درای بسته

فرصت زندگی نیست با این پرای بسته

میدونی شکسته است دل من

به غم تو بسته است دل من

دیدی که با گریه من بغض دلم وا نمیشه

شرح پریشونی من . تو قصه پیدا نمیشه


من توی دنیای دیگه . اون دل تو جای دیگه


با تو یه دیوونه میشم . بی تو یه رسوای دیگه


سر میزاری رو قلبم . میشمری ضربه هاشو


دل تپش از تو داره . حس میکنی وفاشو


حس میکنی چه خسته ام پشت درای بسته


فرصت زندگی نیست با این پرای بسته


میدونی شکسته است دل من


به غم تو بسته است دل من.






دل تنگ

دل تنگ

سر خود را مزن اینگونه به سنگ،
دلِ دیوانه‌ی تنها، دل تنگ!!
منشین در پس این بهت گران
مَدَران جامه‌ی جان را، مَدَران!!
مکن ای خسته در این بغض درنگ...
دلِ دیوانه‌ی تنها، دل تنگ!
پیش این سنگدلان،
قدر دل و سنگ یکی‌ست
قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی‌ست...
دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یارترین؛
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین...
آنکه می‌گفت منم بهر تو غمخوارترین..
چه دلازارترین شد
چه دلازارترین...
ناله از درد مکن،
آتشی را که در آن زیسته‌ای
سرد مکن
با غمش باز بمان
سرخ‌رو باش از این عشق و سرافراز بمان
راه عشق است که همواره شود از خون، رنگ
دلِ دیوانه‌ی تنها، دل تنگ!


چوب خط

چوب خط


خط می کشم رو دیوار همیشه روزی یک بار
تو هم شبیهِ من باش! حسابتُ نگه دار!
ببین که چن تا قرنه تن به اسیری دادی!
دنیات شده شبیهِ سلولِ انفرادی
زنجیرِ شغلُ وامی زنجیرِ قسطِ خونه
مدیرِ هر اداره رییسِ یه زندونه
تا چش رو هم می ذاری می بینی عمر تموم شد!
بین چهارتا دیوار وجودِ تو حروم شد!
چوب خطِ این اسیری دیواراتُ پوشونده
همین روزا می بینی که فرصتی نمونده
قانونِ دنیا حکمی به جز ابد نداره
نذار که حبست کنن پُشتِ میزِ اداره
بذار همه بدونن که خسته ییُ شاکی
لعنت به دفترچه ی قسطُ حسابِ بانکی!
بیرون بیا! خودت باش! تو آدمی نه برده!
همیشه باخته هرکس شکایتی نکرده!
عاشقِ زندگی باش! زندگی شغلُ پول نیست
تو امتحانِ بودن برده بودن قبول نیست



فردا(وداع)

فردا(وداع)


خدا وصیت منو گوش بده نامه مو بخون شاید دیگه من نباشم مواضب عشقم بمون میسپارمش بهت میرم تمام تار و پودمو یه وقت نیاد برنجونیش کسل کنی وجودمو خدا یه وقت کسی نیاد بدزده قلب ساده شو کسی نیاد تو زندگیش بشینه زیر سایه شو بهش بگه دوستش داره خیلی بده زمونمون خدا سپردمش بهت مواضب عشقم بمون

فردا قراره منو تو از همدیگه جدا بشیم فردا قراره همدم گریه ی بی صدا بشیم، تو کوچه های بی کسی نیستی و پرسه میزنم، آی آدمها نگاه کنین غریب شهرتون منم، یادش بخیر منو تو و یه قلب پاک و بی غرور،حالا چی شد عوض شدی دلت کجاست سنگ صبور، من تو رو عاشق میکنم هر جور شده حتی به زور، کی میخواد فردا تورو از من بگیره؟ کاش خونه ام ویرونه شه آتیش بگیره، ما باید فردا رو از دنیا بگیریم ما اگه از هم جدا بشیم میمیریم، ما باید قدر این روزهارو بدونیم وای اگه فردا بیاد تنها میمونیم.

خدا شاید این عشقی که من میگمو تو نشناسی خیلی دوستش دارم.راستی یادم نره بهت بگم عزیزترین من اونه خدا مهم نیست اما اون نذاری تنها بمونه. بمیرم واسه حق حقش گریه چقدر بهش میاد وقتی که حرصش میگیره میگه از من بدش میاد،اما وقتی آروم میشه میبینه من بغضم گرفت همین دیونه بازیهاش از اول چشمم رو گرفت

حالا که دیگه مجبوریم از همدیگه وداع کنیم بیا به یاد اون روزها همدیگرو دعا کنیم یه وقتی دید دعا گرفت خدا نذاشت جدا بشیم ای وای داره فردا میاد باید دست به دعا بشیم با قلب پاکت از خدا بخواه منو صبرم بده هنوز نرفتی از پیشم دوریت داره زجرم میده ، کی میخواد فردا تورو از من بگیره؟ کاش خونه ام ویرونه شه آتیش بگیره، عزیزم یادت نره دنیا دو روزه، نمیخوام فردا دلت واسم بسوزه، ای خدا حتی اگه دوستم نداره تو میتونی نذاری تنهام بذاره.

بی تو

بی تو



دو دریچه دو نگاه دو پنجره دو رفیق دو همنشین دو حنجره دو مسافر تو مسیر زندگی دو عزیز دو همدم همیشگی


با هم از غروب و سایه رد شدیم قصۀ عاشقی رو بلد شدیم فکر میکردیم آخر قصۀ اینه جز خدا هیچکی مارو نمیبینه

دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشم های تر دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دو تا دور افتادۀ تنها نشین

عاقبت جدا شدن دست های ما گم شدیم تو غربت غریبه ها آخر اون همه لبخند و سرود چشم پر حسادت زمونه بود

دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشم های تر دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دو تا دور افتادۀ تنها نشین.